search
menu

ترسناک‌ترین نقاط گردشگری ایران

[ پنهان کردن ]
قبرستان جن ها
باغ سنگی
جنگل جیغ یا سر برج
کلبه وحشت انزلی
قلعه زاهدان کهنه
جهنم دره
قنات قصبه
دره ارواح
گورستان سفید چاه
دریاچه تخت سلیمان
کال جنی
دره ستارگان
دریاچه یا تالاب ارواح
دودکش جن
ارگ بم
کشور ایران یکی از مقاصد مهم توریستی و گردشگری به‌شمار می‌رود؛ ایران به عنوان کشور وسیع و چهار فصل شناخته می‌شود؛ به‌طوری‌که گردشگران همزمان با سفر به یک کشور از آب‌وهواهای مختلف لذت می‌‌برند؛ ممکن است به کویرگردی در لوت و کویر بپردازند یا در جنگل‌های بارانی شمال کشور از گشت‌وگذار میان درخت‌ها لذت ببرند.
علاوه‌بر این‌ها گردشگران می‌توانند در بخش‌های جنوبی کشور، در کرانه‌ی عمان یا خلیج فارس، هوای گرم و شرجی را در کنار آرامش دریا تجربه کنند. علاوه بر این‌ها، صدها هزار اثر مهم فرهنگی و تاریخی در ایران وجود دارند که افراد مشتاق زیادی را به سمت خود فرا می‌خوانند.
شاید این‌ها دلایل کافی و واضحی برای بیان اهمیت کشور عزیز ما ایران در عرصه‌ی گردشگری باشد؛ اما تنها دلایل نیست! بسیاری از افراد در سرتاسر جهان خواستار هیجان زیادی هستند و در سفر های خود با بلیط هواپیما به دنبال آدرنالین و ترس هستند؛ بنابراین همیشه نقاط ترسناک هر کشوری را در هنگام سفر مد نظر قرار می‌دهند و البته که ایران هم از این قاعده مستثنا نیست و مکان‌های ترسناک و هیجان‌آور زیادی دارد. یکی دیگر از دلایلی که ایران را برای گردشگران مکان جذابی می‌سازد وجود همین محل‌های تاریخی و فرهنگی و طبیعی و ترسناک در کنار یکدیگر است که تقریبا هیچ کشوری در دنیا چنین ویژگی ارزشمندی را ندارد.


توجه کنید که مطالب این مقاله تایید یا انکار حقیقتی درباره هیچکدام از این مکان‌ها نیست؛ برای اطمینان خاطر از صحبت‌های ما بهتر است که خودتان به این مکان‌ها سفر کنید تا بتوانید به خوبی در این باره نظر دهید.
ترسناک‌ترین نقاط گردشگری ایران

قبرستان جن ها


در جنوب شرقی کشور وسیع ما ایران، یعنی در استان سیستان و بلوچستان، در ۵ کیلومتری شهر چابهار روستایی وجود دارد که حقیقت‌های مربوط به این روستا تا کنون سر به مهر است و همه را به شگفتی و سکوت وا داشته است. این منطقه چنان شهرتی برخوردار دارد که نام آن در کتاب فتوحات اسکندر مقدونی با نام تیز یا تیس معروف بوده است.
جن سنط یا قبرستان جن ها مکانی با قبرهای عظیم‌الجثه‌ی آن، نظر افراد زیادی را به خود جلب می‌کند، گویی که صاحب این قبرها انسان‌ها نیستند و موجوداتی فراطبیعی و غیرانسانی در این گورستان به خاک سپرده شده‌اند. سنگ قبرهای عجیب و بزرگ که محلی‌ها را به این باور رسانده که این گورها محل دفن آدمیزاد نبوده و نیست؛ زیرا حتی نوع قبرها نیز با قبرهای معمولی فرق دارد.
تقریبا برای همه سوال است که این قبرها چگونه و در چه زمانی حفر شدند، یا وقتی که وسیله‌ای برای حفر حرفه‌ای سنگ‌ها وجود نداشته است چگونه قبرهایی با این ابعاد و چنین ماهرانه حفر شده‌اند. شاید مردم گذشته به دلیل حفظ مردگان و در گذشتگان از گزند جانوران و خورندگان زیر زمینی اجساد، صخره ها را با چنین مشقتی می‌شکافتند و گورها را این چنین می‌ساختند. یکی از دلایلی که مردم محلی با چنین اطمینان خاطری از جن‌ها صحبت می‌کنند این است که حفر چنین قبرهایی آن هم روی صخره اصلا کار ساده‌ای نیست و از انسان‌های گذشته بر نمی‌آمده است؛ بنابراین این موضوع را به نیرویی فرازمینی و غیرانسانی ربط می‌دهند.
در هر صورت هنوز اطلاعاتی از نفرین اجنه و گورهای آن ها در دسترس نیست؛ اما مردم محلی و کودکان با اینکه فاصله زیادی از این قبرستان ندارند، شب هنگام تا جای ممکن سعی می‌کنند که از آن سمت فاصله بگیرند و راه خود را از مسیر دیگری ادامه بدهند!

باغ سنگی


یکی از مکان‌های دیگر ایران که علاوه بر حس ترسناک بودن غم عمیقی را به بیننده منتقل می‌کند، باغ سنگی است. این باغ که در جاهای دیدنی سیرجان است، متعلق به مردی به نام درویش خان بوده است که روزی تمام اراضی خود را از دست می‌دهد. درویس خان قادر به تکلم نبود و به نشانه اعتراض و ناراحتی ۱۸۰ عدد درخت خشک را در چاله‌هایی می‌کارد و از آن‌ها سنگ آویزان می‌کند. دیدن این منظره شدت ناراحتی و اندوه درویش خان را از موضوع زمین‌هایش بر مخاطب آشکار می‌سازد و دیدن این صحنه علاوه بر ترس باعث حس همدردی و ناراحتی متقابل می‌شود. البته بسیاری می‌گویند که درویش خان سنگ‌ها را بنا بر اتفاقات بدی که برایش رخ می‌داده به دختان آویزان کرده است؛ برای مثال اگر شخصی از خانواده وی فوت کرده بود اون سنگی را از درخت آویزان می‌کرد. بسیاری هم می‌گویند او در خواب باغ سنگی را دید و تصمیم گرفت در واقعیت نیز چیزی مشابه آن چه در خواب دیده بود را بازسازی کند. ممکن است دلیل ساخت این باغ جنون درویش خان یا اندوه وی باشد اما چیزی که نظر گردشگران را در بدو ورود به این باغ جذب می‌کند حالت سنگینی فضای این باغ است.
ترسناک‌ترین نقاط گردشگری ایران

جنگل جیغ یا سر برج


مناطق جنگلی همواره یکی از پرطرفدارترین جاذبه‌های طبیعی برای گذراندن اوقات فراغت و ایام تعطیل هستند. در این جاذبه‌ خدادادی احساس نزدیکی با طبیعت را به‌خوبی می‌توان لمس کرد. مناظر جنگلی، زیبا، شگفت‌انگیز و در عین حال ممکن است کمی ترسناک باشند. جنگلی را تصور کنید که شب هنگام از درختان آن صدایی عجیب و وحشتتناک به گوش می‌رسد؛ گویی درختان در شب و با بالا آمدن ماه جیغ می‌کشند. به گفته‌ برخی، صدای جیغ شبیه صدای زنی است که زنده زنده در آتش می‌سوزد. سربرج، روستایی است از توابع بخش طرقبه که به‌دلیل داشتن پدیده‌ای وحشتناک، سالانه میزبان صدها گردشگر داخلی و خارجی است. جنگل سربرج که با نام جنگل جیغ نیز شناخته می‌شود، در نزدیکی این روستا قرار دارد و اغلب گردشگران راه سفر را برای دیدارش در پیش‌ می‌گیرند. اما اینکه در اول جاده‌ این جنگل، بسیاری راه برگشت را انتخاب می‌کنند خود داستانی جدا دارد. روزهای این جنگل عادی و آرام است. شب‌هنگام اما صدایی عجیب و وحشت‌آور از درختان این جنگل به گوش می‌رسد. صدایی شبیه صوت یا جیغ که به ‌محض تاریک شدن هوا شنیده‌ شده و تا سپیده دم ادامه دارد برخی فکر می کنند که این صداها از موجودات فرازمینی و ماورایی است اما برخی دیگر در کمال آرامش این موضوع را در اثر تغییرات آب و هوایی می دانند.
با این وجود صداهایی که از درختان این منطقه به گوش می‌رسد؛ اما گفتنی است که هیچ پدیده‌ غیر‌طبیعی دیگری در منطقه به چشم دیده نشده است. همچنین این جنگل در دره‌ رودخانه‌ای که یکی از سرچشمه‌های سد طرق است، قرار دارد که فصولی از سال خشک بود. اما از سال ۱۳۹۰ که این صداها از جنگل شنیده می‌شود، آب رودخانه همچنان جاری و باقی است. همین امر باعث جلب توجه مردم و به تبع آن، ترس آن‌ها از این پدیده‌ شگفت‌انگیز شده است.
استان خراسان رضوی با تمام ویژگی‌های دینی و تفریحی خود این جنگل اسرار آمیز را در خود جای داده است و این موضوع باعث شده است که بسیاری از افرادی که به این استان هر ساله برای مقاصد مختلف سفر می کنند به جنگل جیغ بروند و شبی را با هیجان در جنگل و در فضای طبیعی به سر ببرند.

کلبه وحشت انزلی


اگر به داستان های ترسناک علاقه دارید باید بگوییم که در قسمت شمالی ایران علاوه بر دیدنی های تفریحی مختلف یک بخش خاموش و ترسناک به آرامی خفته است. شاید تاکنون نام کلبه وحشت انزلی به گوشتان نخورده باشد؛ اما باید بدانید که این مکان مخوف در دل جنگلی در نزدیکی صومعه‌سرا و بندر انزلی به باور بسیاری، محلی نفرین شده و ترسناک است.
استان گیلان، یکی از قدیمی‌ترین مناطق ایران با طبیعتی بکر و دوست‌داشتنی است که بسیاری از مناطق آن تاکنون مورد کاوش و تحقیق قرار نگرفته است. جاذبه‌های طبیعی و تاریخی این استان، هر سال هزاران گردشگر را به‌سمت خود می‌کشانند.
این کلبه وحشت یکی از مکان هایی است که در بندرانزلی رعب و وحشت زیادی را به وجود آورده است. این کلبه در دل جنگل هفت دغنان قرار دارد. روستا یا منطقه تاریخی هفت دغنان، در ۲۵ کیلومتری غرب صومعه‌سرا، در بخش مرکزی دهستان ضیابر و روستای بهمبر و در نزدیکی بندر انزلی در استان گیلان واقع شده است. جنگل هفت دغنان نیز در نزدیکی روستای هفت دغنان قرار دارد که علاوه بر زیبایی، بسیار رعب‌آور و ترسناک است و هر کسی جرات ندارد در آن پای بگذارد.
محلی‌های این منطقه، صداهای زیادی را از این جنگل شنیده‌اند و طبق گفته آن‌ها، بهتر است تا شب نشده این منطقه را ترک کنید. البته اگر برای تجربه‌ ترس و دلهره به این جنگل سفر کرده‌اید، راه خود را به‌سمت بخش شرقی روستا کج کنید، جایی که هوا به‌یک‌باره سنگین‌تر می‌شود و حضور کلبه‌ای دو طبقه، متروکه و پرماجرا فضا را حتی سنگین‌تر هم می‌کند؛ مکانی که افسانه‌های محلی بسیاری در مورد آن وجود دارد.
افسانه‌های زیادی در مورد چگونگی متروک ماندن منطقه تاریخی هفت دغنان وجود دارد. طبق یکی از آن‌ها، ماری، بچه‌ای را داخل گهواره نیش می‌زند و پدر و مادر بچه به تعقیب مار می‌روند و آن را می‌کشند. پس از این حادثه، مارها به منطقه حمله می‌کنند و مردم نیز از ترس مارها از محل سکونت خود می‌گریزند و آنجا را تخلیه می‌کنند.
افسانه‌های دیگر می‌گویند که قورباغه‌ای بزرگ و سمی در آب استخر وارد شد و آب آن را مسموم کرد. پس از آن، تمام گاو و گوسفندهایی که از آب استخر آب می‌نوشیدند، مسموم شدند و شیرشان مردم منطقه را مسموم کرد. در نهایت مردم منطقه موفق نشدند تا قورباغه را از بین ببرند و مجبور شدند شهر را ترک کنند.
در حال حاضر تمام جنگل این منطقه تاریخی متعلق به شرکت شفارود است و از آثار تاریخی به‌دست آمده در آن می‌توان به انواع مهره‌ها، انگشتر مردانه، سکه‌هایی از جنس مس و روی، پیه‌سوزهای سفالی، چراغ‌های روغنی و کوزه‌های گلی بزرگ که برای تدفین از آن استفاده می‌کردند، اشاره کرد. کوره‌های سفالگری، آجرپزی، کارگاه‌های شیشه‌گری و آهنگری و قبرستان‌های قدیمی از دیگر کشفیات این منطقه تاریخی بوده است.
تمام سکنه منطقه تاریخی هفت دغنان و آبادی‌های اطراف آن در حدود ۲۵۰ سال پیش به‌علت شیوع بیماری طاعون سیاه، جان خود را از دست دادند. با گذر زمان و رویش درختان، این منطقه به جنگل‌های اطراف وصل شد و به‌صورت جنگلی بکر باقی ماند و خلق افسانه وجود یک خانه نفرین شده در منطقه‌ای باستانی که تمام سکنه خود را به‌علت ابتلا به طاعون سیاه در صدها سال قبل از دست داده است، زیاد هم دور از ذهن نیست.
ترسناک‌ترین نقاط گردشگری ایران

قلعه زاهدان کهنه


شهر تاریخی «زاهدان کهنه» در روزگار حیات و آبادانی یکی از شهرهای بزرگ ایران به شمار می‌رفت و در طول سده‌های چهار الی نه هجری قمری مرکزیت سیستان را بر عهده داشت.
به گزارش ایسنا، شهر «زاهدان کهنه» در ۲۰ کیلومتری جنوب شرق زابل، ۲۷ کیلومتری شرق زابل، در حوزه شهرستان زهک و روی بلندی واقع شده است.
«زاهدان کهنه» محل واقعی شهر سیستان، دومین دارالحکومه سیستان در دوره اسلامی بوده که تمام ویژگی‌ها و مشخصات شهر سیستان را دارا است.
این شهر در دوران اسلامی از اهمیت خاصی برخوردار بوده است، به طوری که گروهی از محققان آن شهر را (زرنج یا زرنگ) می‌دانند و برخی دیگر نیز آن را شهر باستانی جالق (زالق) به حساب آورده‌اند.
«زاهدان کهنه» از پنج بخش مجزا به نام‌های ارگ اول، ارگ دوم، قطعه، شارستان (جایی که افراد شهرنشین زندگی می‌کردند) و حومه که اطراف شارستان را در بر می‌گیرد، تشکیل شده است؛ شمال سیستان و بلوچستان را «زاهدان کهنه» در برگرفته و برای این شهر حد و مرزی نمی‌توان مشخص کرد.
وسعت شارستان «زاهدان کهنه» ۳۲۵ هکتار بوده و در دوران اسلامی در ایران هیچ شهری وجود نداشته که وسعت شارستان آن به این اندازه باشد. «زاهدان کهنه» از قرن پنج تا نه هجری مسکونی بوده و پایتخت سیستان در دوران اسلامی محسوب شده است.
در محل «زاهدان کهنه» و اطراف آن، مجموعه‌ای از بناهای دوران اسلامی وجود دارد که یکی از این مجموعه‌ها در فاصله ۲۵۰ متری شمال شرقی ارگ زاهدان کهنه قرار دارد.
تیمور که توان نفوذ به داخل شهر از طریق قلعه با باروهای قطور و مرتفع را نداشته از طریق بستن کانال‌های آب این شهر توانست به آن تسلط پیدا کند، این شهر در سال ۷۸۵ هجری قمری به شدت تخریب و سپس با حمله شاهرخ تیموری در سال ۸۱۱ هجری قمری به تباهی کشیده شد و از آن پس نیز برای همیشه در بستر تاریخ خفته ماند.
قطر برج‌های قلعه این شهر ۱۸‎/۵ متر، ضخامت باروهای آن ۴‎/۵ متر و ارتفاع آن‌ها به ۱۵ متر نیز می‌رسد که نمونه آن در هیچ بنای تاریخی دوره اسلامی ایران وجود ندارد.
در کنار ارگ «زاهدان کهنه» آرامگاهی به نام «چهل پیر» یا «چهل‌وچهار زاهد کهنه» دیده می‌‎شود، این مردان توسط تیمور لنگ گردن زده و در کنار ارگ دفن شدند؛ هم‌چنین در جهت شمال غربی «زاهدان کهنه» و در طول همان لبه گلی تراس بلندی که شهر دوران اسلامی اخیر زاهدان کهنه در روی آن بنا شده است، آثار یک آبراهه قدیمی دیده می‌شود و مقدار قابل توجهی سفال از نوع سفال‌های لعاب‌دار دوران اسلامی «زاهدان کهنه» در سطوح مختلف آن پراکنده است.
شهر «زاهدان کهنه» در زمان حیات خود انبار غله سیستان و بلوچستان بوده است و با مطالعات انجام شده بناهای متعددی از خشت و آجر که روی آن‌ها اثر گچ‌های رنگی نیز به چشم می‌خورد در این منطقه شناسایی شده است.

جهنم دره


در فاصله ۳۵ کیلومتری مشگین شهر، کیلومتر ۱۸ ییلاق قارا یاتاغ دره‌ای عمیق وجود دارد که دورتادور آن را صخره‌های سنگی احاطه کرده است و رودخانه خیاوچایی با سرخوشی راه خود را از میان آن‌ها باز می‌کند و می‌گذرد. تناقض باورنکردنی چهره خشن صخره‌ها را در کنار زیبایی‌های رودخانه پر آب و همچنین، آب سرد و خنک آن را در فصل تابستان در ذهن خود تجسم کنید. شاید باور نکنید! اما محلی‌ها این دره را که با زیبایی‌های وصف‌ناشدنی‌اش شوق زندگی در انسان‌ها برمی‌افروزد، «جهنم دره» یا «شیطان دره» می‌نامند. «دره جهنم» یا به‌قول محلی‌ها، «جهنم دره سی» (جهنم درسی)، برخلاف آنچه از نامش به ذهن‌ها متبادر می‌شود، تکه‌ای کوچک از بهشت موعود است که در دامنه‌های شمالی کوه استوار سبلان و در شمال غربی ایران قرار دارد. این دره‌ بهشتی، یکی از شگفتی‌های طبیعت در فاصله ۲۰ کیلومتری روستای موئیل است. برای رفتن به این دره، از مبدا روستای موئیل، بخشی از راه را باید با خودرو و بخشی را باید پیاده پیمود. آبراه کم‌پهنا و در عین حال، پرآب و خنکی از میان این دره عبور می‌کند که در تمام فصول سال زیبا است.
با سرد شدن هوا، به‌خاطر تشکیل قندیل‌های یخی فراوان و زیبا در دو طرف آبراه در اشکال مختلف، زیبایی دره صدچندان می‌شود. به گفته ساکنان محلی، علت این نام‌گذاری سراشیبی‌های تند و مسیر صعب‌العبوری است که برای رسیدن به دره و رودخانه آن باید پیمود. به‌خاطر همین شیب‌های تند ۷۰ درصد و خاک سستی که هر لحظه امکان دارد زیر پای افراد را خالی کنند، فقط طبیعت‌گردان و کوهنوردان حرفه‌ای پا به این منطقه می‌گذارند؛ بنابراین، بهتر است بدون راهنما وارد دره نشوید. هرچقدر که به پایین دره نزدیک‌تر شوید، زیبایی‌های آن پررنگ‌تر می‌شود. صعب‌العبور بودن مسیر و ترسناک بودن نام جهنم دره دلیل خوبی برای سفر نکردن به آن نیست. دلایل زیادی برای سفر به جهنم دره خاص و تماشایی مشگین شهر وجود دارد.
قندیل‌های یخی و حتی چشمه‌های آب گرم طبیعی اطراف دره که از دل صخره‌های کوه سبلان به بیرون می‌تراوند هم تنها ویژگی‌هایی نیستند که به جهنم دره، ارزش سفر می‌بخشند. این دره دارای طبیعتی دست‌نخورده، حیات‌وحش متنوع و اهمیت زیست‌محیطی فراوانی برای عشایر است. سال‌ها پیش، در محلی که اکنون روستای موئیل جزئی از آن است، زمین‌های سرسبز و ییلاق‌های خوش‌آب‌وهوایی وجود داشت که محل کوچ عشایری بود که دره‌های این منطقه را برای رفت‌وآمدهای سالانه خود انتخاب کرده بودند و شاید هیچ‌کس به‌اندازه شاهسون‌ها از زیبایی‌های نهان و ناشناخته جهنم دره آگاه نباشد. این عشایر هنوز هم برای رفتن به ییلاق‌های مرتفع مانند آیقار، تندیرلی و هازامیغ از دره‌های این منطقه عبور می‌کنند.
طول کل دره حدود ۱۳ کیلومتر است که فقط بخشی از آن به شکلی که در تصویر بالا مشاهده می‌کنید، درآمده است. کوهنوردان بسیاری برای صعود به قله‌های سبلان، مانند قلل کسری، هرم و جنوارداغ از این حوالی عبور می‌کنند. علاوه بر آن، جهنم دره به‌خاطر همجواری با آتشفشان نیمه‌فعال سبلان که سومین قله بلند ایران محسوب می‌شود، از چشمه‌های آب‌گرم بی‌شماری برخوردار است که ویژگی‌های درمانی متعددی دارند.
جهنم دره زیستگاه دائمی حیواناتی از قبیل قوچ و میش ارمنی، آهو، خرس قهوه‌ای و خاکستری، گراز، بز سفید طوق‌دار، کفتار و پرندگانی چون عقاب و شاهین و سایر گونه‌های دیگر پرندگان و وحوش است که اینجا را به‌عنوان مأمن و محل زندگی خود برگزیده‌اند. در زمان سفر به این منطقه باید جوانب احتیاط را رعایت کرد؛ چراکه در این حجم از طبیعت بکر که به‌نظر همه‌چیز در آرامش کامل به سر می‌برد، حیواناتی مانند خرس‌ها در صورتی که احساس کنند خطری توله‌هاشان را تهدید می‌کند، می‌توانند خطرناک باشند. اگر حین قدم زدن در کنار رودخانه به زمین زیر پایتان دقت کنید، جای پای خرس‌ها را آشکارا خواهید دید.
شاید یک دلیل نام‌گذاری پارادوکس‌گونه جهنم دره نیز همین آب‌وهوای نامتعارف آن باشد؛ اما به‌خاطر وجود آب‌ها و چشمه‌های آب گرم آن، اینجا این قابلیت را دارد که مقصدی ایدئال برای روزهای سرد زمستانی هم باشد؛ به‌ویژه اینکه تماشای آبشارهای یخ‌زده و قندیل‌های آویزان از دیواره‌های صخره‌ای کنار رودخانه خود به‌تنهایی عاملی برای جذب مسافر است.

قنات قصبه


همان طور که میدانید در کشور عزیزمان ایران آثار های تاریخی بسیار مهمی وجود دارد که با نگاه به هر کدام از آنها افتخاراتی وجود دارد که همگی ما به آنها میبالیم. بسیاری از آثار ما ساخت دست بشر بوده که به مرور زمان دچار تغییرات شده است. قنات قصیبه گناباد که درمرکز شهرستان گناباد در خراسان رضوی واقع شده، یکی از همین آثار است که همگان را به حیرت انداخته است. درباره این قنات گناباد داستان ها و گفته های تخیلی بسیاری وجود دارد که روستاییان آنها را نقل کرده اند. این گفته ها از زمان‌های بسیار به ما رسیده و برگرفته از میراث آن اهالی است. هر زمان که محلیان میخواهند راجع به این قنات صحبت کنند این جمله معروف را میگویند که از زبان اجدادیان خود شنیده‌ایم که این قناب عجیب و پر عمق کار دست انسان نیست بلکه ساخت افرادی بالا تر از انسان مثل پریان و ارواح است. قدیمیان آن منطقه در گذشته به گناباد براساس گفته هایشان، جن آباد می گفتند که به مرور زمان به جناباد و الان به گناباد تبدیل شده است.
یکی دیگر از افسانه ها در میان مقنیان این بود که شخصی به نام طاهر باشناس به دیوان خود دستور ساخت این قنات را داده است. امروزه در میان محققان و پژوهشگران درباره ی علت ساخت و زمان ساخت این قنات نظرات متفاوتی وجود دارد و تنها کسی که توانست توضیحی کامل راجع به قنات گناباد را ارائه دهد تاصر خسروقبادیانی بود. یکی از پژوهشگران مشهدی با توجه به یکی از داستان‌های تخیلی آن دوره بر این باور است که یکی از بزرگان ایرانی دستور ساخت این قنات را برای تقاص گناهان بزرگ داده است. این قنات مربوط به دوران قبل از پادشاهی کیخسرو است که ۱۲ رخ آن را فردوسی در شاهنامه خود آورده است. با توجه به تحقیقاتی که بر روی سفال های جمع آوری شده از دهانه اصلی این قنات انجام دادن، کهنگی این قنات به دوره ی حکومت هخامنشیان برمیگردد.
اما به نظر شما چرا باید همچین قنات عمیقی را به وجود آورد؟ هیچ کس نتوانسته به درستی از سرگذشت قنات گناباد سر درآورد. یکی از پژوهشگران فرانسوی بنام هانری گوبلوی که وقت زیادی را صرف تحقیق راجع به این قنات کرد در کتابی بنام قنات، ساخت این قنات را ساختی حرفه ای معرفی کرد و از نظر او این قنات را نیروی فرا تر از انسان ساخته است. هانری در سال ۱۹۴۰ برای تحقیق و نظر راجع به روش‌های مدرن آبیاری به این منظقه رفت و در کتاب خود نهایت خلاقیت و مهندسی سازندگان را به قنات قصیبه گناباد نسبت داد. در اینجا باید گفت قنات گناباد قدمتی ۲۵۰۰ تا ۲۷۰۰ سال را داراست و دارای دو دالان زیرزمینی به طول ۳۳ کیلومتر و چاه‌های بسیار عمیقی به عمق ۳۰۰ متر را دارد.

دره ارواح


امروز می‌خواهیم در مورد یکی از اسرارآمیزترین نقاط ایران صحبت کنیم. دره ای مخوف و مسحورکننده در خوزستان که به «دره ارواح» شهرت پیدا کرده است. این دره تا به حال جان خیلی ها را گرفته و هرکسی جرات نزدیک شدن به آن را ندارد. دره «کول خِرسان»، «کول خِرسون» یا «اشکفت زرده» در ۲۵ کیلومتری شهرستان دزفول و در نزدیکی روستای بیشه بزان قرار دارد و به دره ارواح شهرت پیدا کرده است. دره ارواح با این که فاصله کمی از شهر دزفول دارد اما اختلاف دمایی زیادی با آن دارد و در فصل تابستان بسیار خنک است و دمای هوا اغلب بین ۲۰ تا ۳۰ درجه سانتیگراد متغیر است. آب و هوای خنک و مطبوع در تابستان و شهرت این دره به نام دره ارواح، گردشگران ماجراجو را از سرتاسر ایران به سمت خود جذب کرده است. همین موضوع باعث وقوع حوادث مرگباری در سال های اخیر شده است. بنابراین قبل از هرچیز باید بگوییم که سفر به دره ارواح خوزستان کار هرکسی نیست و هرگز بدون راهنما و تجهیزات مناسب به این دره نروید!
در مورد نامگذاری این دره به نام خرسان اطلاعات موثقی در دست نیست اما گفته می‌شود که در قدیم این دره محل زندگی خرس‌ها بوده است و به همین دلیل به آن کول خرسان می‌گویند. کول در زبان محلی به معنای دره است. دره کول خرسان یا همان دره ارواح مسیری پرپیچ و خم بین صخره های سنگی است و در اکثر روزهای سال نور خورشید به آن نفوذ نمی کند و اغلب سایه است. به همین دلیل در تابستان ها خنک و در زمستان‌ها گرم است و تفاوت دمایی زیادی با مناطق اطراف دارد. عمق دره ارواح حدود ۲۰۰ متر است و دیواره‌های مسیر با گیاه دارویی پرسیاوشان و آبشارهای کوچک و بزرگ پوشیده شده است و بر زیبایی این دره اضافه کرده است. مسیر پرپیچ و خم این دره گاهی بسیار عریض می‌شود و گاهی آنقدر باریک است که تنها یک نفر به سختی می‌تواند از بین صخره ها عبور کند. اگر در دره ارواح به بالای سرتان نگاه کنید سنگ های کوچک و بزرگی را می‌بینید که از بالا داخل دیواره تنگ بین دره افتاده‌اند و همان جا گیر کرده‌اند. تصور سنگی بزرگ که بالای سرتان معلق مانده است عبور از این مسیر را خوفناک و هیجان انگیز می‌کند. رودی دایمی در بستری از شن و ماسه در مسیر دره ارواح جاری است که از چشمه های درون دره سرچشمه می‌گیرد.
مسیر پیاده روی دره ارواح حدود ۴-۵ ساعت طول می کشد و در انتهای دره به رودخانه دز خواهید رسید. با نزدیک شدن به انتهای دره سطح آب افزایش پیدا می کند و ممکن است مجبور باشید مسافتی را شنا کنید. به همین دلیل بسیاری از افراد نمی توانند تا انتهای دره ارواح را بپیمایند و از اواسط مسیر برمی گردند.
اگر آنقدر جسور و ماجراجو باشید که مسیر دره ارواح را تا آخر بروید به غاری قوسی شکل می‌رسید که در نهایت شما را به حوضچه گهر می‌رساند. عمق این حوضچه حدود ۳ متر است و اکثر گردشگران پس از طی مسیر طولانی و دشوار دره ارواح در نزدیکی این حوضچه توقف می‌کنند و به آب تنی و استراحت می‌پردازند.
باز هم تاکید می کنیم که اگر قصد سفر به دره ارواح را دارید حتما از یک راهنمای مجرب و آشنا به منطقه کمک بگیرید و اطلاعات لازم را در مورد این منطقه داشته باشید. بهترین فصل برای سفر به دره کول خرسان اواخر بهار و تابستان است که هوا بسیار خنک و مطبوع است و احتمال سیلاب‌های بهاری هم دیگر وجود ندارد. برای رسیدن به این منطقه می توانید از روستای بیشه بزان در منطقه شهیون به دره ارواح برسید. همچنین از روستای پاقلعه در شهیون هم می‌توانید خودتان را به دره کول خرسان برسانید. مسیر ابتدا تا انتهای دره ارواح حدود ۱۰ کیلومتر است و طی این مسیر ۴-۵ ساعت زمان نیاز دارد.
ترسناک‌ترین نقاط گردشگری ایران

گورستان سفید چاه


قبرستان سفید چاه که به «قبرستان سپید» نیز شهرت دارد، در شهرستان بهشهر، بخش یانه سر، روستای سفید چاه واقع شده که مربوط به دوره تیموریان است و اولین قبرستان مسلمانان در ایران به شمار می‌رود.
در روستای سفیدچاه رسم بوده است که سنگ قبر مردگان را بر اساس شغل آنها حکاکی می‌کردند، اما بعد از مرگ آخرین بازمانده‌ سنگ‌تراشان و حکاکان مصیب محله، عمر حکاکی روی سنگ‌ها هم به پایان رسیده و درگذشتگان جدید روستا، با سنگ‌های امروزی دفن می‌شوند.
از اعتقادات جالب اهالی این روستا این است که اگر در این قبرستان دفن شوند جسد آنها سالم باقی می‌ماند یا بر اثر فشار قبر جسد هیچ آسیبی نمی‌بیند. بر اساس بررسی‌های انجام شده توسط پژوهشکده‌های مختلف خاک‌شناسی، خاک این قبرستان دارای آهک بسیار بوده و اجساد در این گونه خاک‌ها با زمانی طولانی‌تر نسبت به باقی انواع خاک تجزیه می‌شوند که البته در سالم ماندن جسد نقش سنگ لحد و جنسش و نوع قرار دادنش هم بی‌تأثیر نیست و شاید به همین دلیل جاودانه ماندن اجساد بوده که افراد مهم و سرشناس اطراف را در این قبرستان دفن می‌کردند. در این قبرستان از تخته سنگ‌های کوه‌های اطراف برای سنگ لحد استفاده می‌شود که این هم در دوام جسد موثر است، ولی در باقی قبرستان‌ها به جای سنگ از تخته چوبی استفاده می‌شود که خیلی زودتر از سنگ تجزیه خواهد شد و علت نام‌گذاری این قبرستان به سفیدچاه هم رنگ خاک سفیدش است که ناشی از آهک بسیار آن است.

دریاچه تخت سلیمان


یکی دیگر از موارد این فهرست که علاوه بر زیبایی چشم نواز خود حقیقتی اسرار آمیز را یدک می‌کشد، دریاچه تخت سلیمان در شمال شرقی شهر تکاب است. این شهر پیشینه تاریخی زیادی دارد به گونه ای که محل تولد زرتست به شمار می‌رود و بسیاری از مسافرانی که به دیدن دریاچه می‌روند از اسرار آن خبر ندارند. هیچ رودی به این دریاچه نمی‌ریزد و نوعی دریاچه خود جوش (آرتزین) محسوب می‌شود به همین دلیل نگین فیروزه‌ای تخت سلیمان در بخش میانی این منطقه، بدون واسطه در حال درخشش است. افسانه‌هایی در مورد وجود گنج پنهان در زیر آب‌ها به گوش می‌رسد اما هرگز شخصی نتوانسته است اثری از آن‌ها پیدا کند زیرا غرق شدن یکی از خطرهای مهم این دریاچه است و هیچ کس از این دریاچه زنده بیرون نیامده است پس اگر قصد سفر به تخت سلیمان را دارید پیشنهاد می‌کنیم که فقط از زیبایی بصری آن لذت ببرید و به هیچ وجه به شنا نپردازد.

کال جنی


دره جن‌ها یا کال جنی در شهر تاریخی طبس قرار دارد و به گفته افراد محلی این دره محل پرسه زدن اجنه می‌باشد و هرگز کسی نباید به تنهایی در آن اقامت کند یا شب هنگام در این دره اتراق کند. بسیاری نیز می‌گویند این دره توسط جنیان ساخته شده است اما امروزه این حقیقت بزرگ برملا شده است که این دره طی اتفاقات زمین شناسی مانند فرسایش رسوبات در طول سالیان دراز شکل گرفته است.
اگر قصد دارید ماجراجویی پرهیجانی را با دوستان خود آغاز کنید این منطقه بهترین گزینه است.

دره ستارگان


دره ستارگان قشم شاید نام آشنا ترین مورد از فهرست ما باشد زیرا در طول سالیان اخیر مسافران داخلی و خارجی زیادی به جزایر جنوبی کشور سفر کرده‌اند. یکی از مکان‌هایی که هر گردشگری که به قشم سفر کند از آن دیدن می‌کند، دره ستارگان است. این دره نیز همانند دره کال جنی توسط رخدادهای زمین شناسی به وجود آمده است اما مردم محلی معتقد بودند که این دره محل زندگی اجنه است و کسی نباید شب در این منطقه اقامت کند اما افراد زیادی در طول سال‌ها شب‌های خود را در این دره سپری کردند و با مشکلی مواجه نشدند.
این دره با قدمت دو میلیون ساله هر سال پذیرای تعداد زیادی از افراد ماجراجو بوده است. علاوه بر گشت و گذار و لذت بردن از زیبایی های این دره می‌توانید از غرفه‌های صنایع دستی و خوراکی موجود در این دره خرید کنید و اوقات خوشی را برای خود رقم بزنید.
ترسناک‌ترین نقاط گردشگری ایران

دریاچه یا تالاب ارواح


در ۱۲ کیلومتری شهر نوشهر و در ۵ کیلومتری شمال روستای چلندر و در قلب منطقه ملا کلا تالابی که صدای وحشت از آن بر می خیزد قرار دارد؛ طول دریاچه یا همان تالاب حدود ۷۰۰ متر و عرض آن به ۳۰۰ متر می رسد. شاخه های درختان خشک شده در وسط دریاچه ظاهری شبیه انگشتان اشباح را به وجود آورده اند گویی که اشباح در حال برخواستن از کف دریاچه هستند که این صحنه چشم هر بیننده ای را می هراساند. اکثر اوقات هم این دریاچه مه آلود است و در بین جنگل‌های منطقه ملا کلا مدفون است. رسیدن به این منطقه سخت و دشوار است پس برای حرکت به سمت این تالاب از مطمئن بودن همسفر و وسیله نقلیه خود مطمئن شوید و تا جای ممکن تنها به این مکان نروید. ترکیب صدای حیوانات وحشی جنگل، مه آلود بودن فضا، درختان انگشت مانندی که سر از آب بیرون آورده اند همه و همه بر وحشت این منطقه می افزایند و باعث شده است که این منطقه به تالاب یا دریاچه ارواح مشهور شود. مردم محلی آن منطقه چیزی از روح ها ندیده اند و تا به حال گزارشی قطعی از وجود روح در این منطقه به گوش نرسیده است با این وجود مردم محلی معتقدند که تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیز ها! و فکر می کنند که اقوام گذشته در این محل ممکن است موجوداتی اهریمنی یا فرا طبیعی را مشاهده کرده باشند. مردم کنجکاو هم با شنیدن این داستان ها تصمیم می گیرند که به تنهایی برای دیدن صحت امر به این دریاچه بروند و شخصا تالاب را از نزدیک ببینند. این تالاب به ترسناک بودن معروف است اما نمی توان از زیبایی جنگل اطراف آن چشم پوشی کرد.
در هر حال سالیانه تعداد زیادی از گردشگران به این منطقه ای که سابقا متروکه بود سفر می کنند تا با چشم خود ارواح را ببینند و با آن ها ارتباط برقرار کنند و تا کنون یک مورد موثق از رویت شدن این موجودات در این مکان ثبت نشده است.
اما اگر در این دریاچه با ارواح یا اجنه هم برخورد نکردید ناراحت یا سرخورده نشوید زیرا زیبایی این جنگل، حالت باتلاقی دیاچه و شاخ و برگ های وسط آن و در این حال فضای مه آلود باعث می شود که لحظه ای از دغدغه شهر و تعلقات آن دور شوید و از لحظات بودن در این مکان دنج و دست نخورده لذت ببرید البته نا ندیدن ارواح نیز همچنان گردشگران به این مکان می آیند زیرا حتی اگر بدانند که موجودی فرا زمینی در این مکان وجود ندارند ترکیب صداهای ترسناک محیط و صدای مرداب در نیمه شب و مه همه و همه باعث ترس می‌شود حتی اگر واقعا بداند که در این مکان هیچ چیزی به او آسیب نخواهد زد.
اگر شما هم از مشتاقان هیجان و آدرنالین هستید اولین گزینه از فهرست ما برای شما تالاب ارواح است و می توانید با دوستان خود به این نقطه از کشور در هر زمانی سفر کرده و حسابی یکدیگر را بترسانید فقط در حین گش و گذار در منطقه به صحبت نگهبانان آن جا گوش فرا دهید و به هیچ وجه سعی نکنید که به دریاچه وارد شوید زیرا همان گونه که پیش تر اشاره کردیم این دریاچه حالت باتلاقی و تالاب مانند دارد و حتی امتحان کردن چنین کاری به بهانه شوخی نیز حادثه ساز خواهد بود.

دودکش جن


پدیده‌های طبیعی علاوه بر زیبایی‌های خاص خود گاهی اوقات می‌توانند باعث رعب و وحشت در میان مردم بشوند برای مثال هودو که یک پدیده زمین‌شناسی به شمار می‌رود و ساختارهای دودکش مانند را در منطقه به وجود می‌آورد در زنجان با نام دودکش جن شناخته می‌شود. دلیل نامگذاری این ساختارها با این نام این است که همانند ساختارهای زمین ‌شناسی ای که پیش تر دیدیم مثل دره ستارگان، هر گار که بشر نمی توانست تصور کند که چگونه چیزی ساخته شده است، ساخت آن را به اجنه و موجودات فراطبیعی ربط می‌داد. در این افسانه هم که سال‌ها دهان به دهان چرخیده اعتقاد بر آن است که این دودکش‌ها را اجنه برای دژهای خود ساخته‌اند. اما امروزه علم ثابت کرده است که نه تنها خبری از اجنه نیست بلکه این ساختارها یک پدیده زیبای زمین شناختی هستند ولی بسیاری از مردم هنوز هم به دلیل نام آن برای ماجراجویی به این مکان سفر می کنند.
ترسناک‌ترین نقاط گردشگری ایران

ارگ بم


ارگ بم یکی از مکان‌هایی است که بسیاری از افراد به دلیل ارزش تاریخی و زیبایی بافت کهن این دژ برای آن ارزش زیادی قائل هستند. این ارگ که در بم قرار دارد شامل شهری با بافت قدیمی است که با ورود به آن گویی دری را به سوی گذشته باز کرده اید. بسیاری از افرادی که به این شهر تاریخی سفر می‌کنند از پیشینه هولناک آن خبر ندارند. در سال ۱۳۸۲ و در هنگام زلزله مخرب شهر بم، ادیوارهای این ارگ تخریب شد و راز آن برملا شد. این ارگ محل دفن اجساد کودکان پسر بوده است و طبق آیینی پسران قربانی می‎شدند. پس از این اتفاق بسیاری از مردم به دلیل وحشتی که این ارگ ایجاد کرده است برای دیدن آن می‌روند.




فیلتر نظرات کاربران
امتیاز کاربران

0
عالی
0
خوب
0
متوسط
0
بد
0
خیلی بد
زمان سفر





نوع سفر






نظرات
هنوز هیچ نظری ثبت نشده است