ترمینال گراند سنترال نیویورک
[ پنهان کردن ]
■ درباره ترمینال گرند سنترال نیویورک
■ تاریخچه ترمینال گرند سنترال
■ ترمینال سیتی
■ بخش های مختلف ترمینال گرند سنترال
■ معماری ترمینال گرند سنترال
■ هزینه و زمان پیشنهادی بازدید از ترمینال گرند سنترال نیویورک چه قدراست؟
■ فصل مناسب برای بازدید از ترمینال گرند سنترال نیویورک چه زمانی است؟
■ چگونه به ترمینال گرند سنترال نیویورک برویم؟
■ در نزدیکی ترمینال گرند سنترال نیویورک ازچه جاهای دیدنی دیگری می توان بازدید کرد؟
■ چه هتل هایی درنزدیکی ترمینال گرند سنترال نیویورک برای اقامت وجود دارد؟
■ چه رستوران ها وغذاخوری هایی نزدیک به ترمینال گرند سنترال نیویورک هستند؟
■ تاریخچه ترمینال گرند سنترال
■ ترمینال سیتی
■ بخش های مختلف ترمینال گرند سنترال
■ معماری ترمینال گرند سنترال
■ هزینه و زمان پیشنهادی بازدید از ترمینال گرند سنترال نیویورک چه قدراست؟
■ فصل مناسب برای بازدید از ترمینال گرند سنترال نیویورک چه زمانی است؟
■ چگونه به ترمینال گرند سنترال نیویورک برویم؟
■ در نزدیکی ترمینال گرند سنترال نیویورک ازچه جاهای دیدنی دیگری می توان بازدید کرد؟
■ چه هتل هایی درنزدیکی ترمینال گرند سنترال نیویورک برای اقامت وجود دارد؟
■ چه رستوران ها وغذاخوری هایی نزدیک به ترمینال گرند سنترال نیویورک هستند؟
درباره ترمینال گرند سنترال نیویورک
ترمینال گرند سنترال نیویورک بی تردید جزو مطرحترین و شناخته شدهترین ترمینالهای دنیا است که عوامل بسیاری مانند معماری و حضور در برخی از سکانسهای فیلم و سریالها باعث شده تا حتی گردشگرانی که تا به حال به نیویورک سفر نکردهاند هم با این ایستگاه قطار آشنا باشند. گرند سنترال همانند نامش بزرگ است و بیشترین ایستگاه قطار را در آمریکا دارد. این ایستگاه سالانه علاوه بر مسافران هر روزه خود، پذیرای تعداد زیادی از گردشگرانی است که با خرید بلیط هواپیما خارجی به نیویورک سفر کرده اند و می خواهند نگاهی به یکی از خاصترین ترمینالهای دنیا بیاندازند. ایستگاهی که پشت طاقها و سنگهای مرمرینش، ظرافت خاصی ایجاد شده تا قدرت طراحان و معماران را در ایجاد شاهکارهای معماری دنیا را در کنار تاثیر راه آهن در رشد و پیشرفت یک منطقه را به رخ بکشد.
تاریخچه ترمینال گرند سنترال
اوایل دهه ۱۸۰۰ میلادی تجارت و بانکداری انرژی تازهای نه تنها به مشاغل و کسب و کارها بلکه به ساکنان نیویورک نیز بخشید که نتیجهاش پیشرفت و رشد روزانه نیویورک بود. راهآهن بخشی از چرخه حیاتی و ضروری این رشد و پیشرفت به شمار میرفت که شکلدهنده و پاسخگوی نیاز به گسترش شهری در آن دوران بوده. خطوط حمل و نقل باری و مسافری شکوفا شدند و در دهه ۱۸۳۰ شهر نیویورک اولین خط ریلی نیویورک، خیابان پرنس را به رودخانه هارلم متصل و روند گسترش شهری از شمال تا جنوب منهتن را افزایش داد. خطوط راه آهن علاوه بر گسترش شهری همراه خود مسافر، سود و آلودگی داشتند که باعث نارضایتی ساکنین و شکایت آنها به مسئولین شده بود به همین دلیل در سال ۱۸۵۴ فعالیت موتورهای بخار از خیابان چهل و دوم به بعد ممنوع اعلام شد تا خطوط ریلی از قلب منطقه مسکونی نیویورک دور بماند. قطارهایی که از سمت شمال می رسیدند، موتورهای خود را در خیابان چهل و دوم باز کرده و واگن های مسافری را به وسیله اسب تا منطقه مسکونی نیویورک می بردند. علیرغم این محدودیت ها راه آهنهای هادسون، نیوهِوین و هارلم تمایل شدیدی به رشد و گسترش داشتند.
این سه برای ایجاد هماهنگی بین خدمات و صرفهجویی در هزینههای خود دست در دست یکدیگر داده و توافق کردند که مرکز حمل و نقل جدیدی را به صورت شراکتی احداث و استفاده کنند. با توجه به محدودیت خیابان چهل و دوم برای ماشینهای بخار، محدوده جنوبی این خیابان برای ایستگاه قطار موقعیت مناسبی به نظر می رسید. ایستگاه راه آهن گرند سنترال در سال ۱۸۷۱ افتتاح شد و سه برج آن نشان دهنده ۳ شرکت ریلیای بود که با یکدیگر همکاری داشتند. ۳۰ سال بعد بخش جدیدی به بنا اضافه شد که اندازه ایستگاه را دو برابر بزرگتر کرد اما این اندازه برای این ایستگاه کافی نبود چرا که ترافیک ریلی به ۴ برابر بیشتر از تعداد اولیه خود رسیده بود.
در دهه ۱۸۵۰ میلادی واندربیلت، ناکارآمدی صنعت نوپای راه آهن را که ترکیبی از چندین شرکت رقیب بود تشخیص داده و سهام خود را از کشتیها به سمت راه آهن هدایت کرد و با خریداری سهام خطوط راه آهنهای محلی به پیشرفت این صنعت کمک کرد. گرچه واندربیلت با خریداری سهام راه آهن آن را به یک امپراتوری خانوادگی تبدیل کرد اما این کارش نه تنها به گسترش خطوط ریلی کمک کرد بلکه تحولی در زیرساختهای شهری نیویورک و تغییر شکل ظاهری منطقه نیز بوجود آورد. حال نیویورک آماده بود تا با ایجاد دروازهای مناسب برای سرمایههای اقتصادی، تجاری و فرهنگی، شکوه و عظمت خود را به نمایش بگذارد.
واندربیلتها خانوادهای آمریکایی با ریشهای هلندی بودند که در عصر طلایی آمریکا اعتبار و شهرت فراوانی به دست آوردند و اولین جرقه این اعتبار و ثروت توسط کورنلیوس واندربیلت از امپراتوری قایقرانی و خطوط راه آهن آغاز شد. کورنلیوس در دورهای از زندگی خود با نبرد تجاری با رقیبان و همکارانش مواجه شد و در سال ۱۸۵۳ به یکی از همکاران سابق خود نامهای از تهدید و گلایه نوشت که برخی از جملات آن این چنین ذکر شدهاند: شما عهد بستهاید تا مرا فریب دهید اما من شکایت نخواهم کرد بلکه شما را به زمین می زنم. شاید این جمله کری خوانی برای رقیبان به نظر برسد اما کورنیلوس با موفقیت در خطوط ریلی به این جمله خود عمل کرد! او اولین سرمایهدار آمریکایی و با قدرت آشنا بود. واندربیلت در ۱۶ سالگی خدمات قایقرانی خود را به جزیره استاتن راهاندازی و به سرعت تجارت خود را در رودخانه هادسون، سواحل آتلانتیک و سایر مناطق (شامل کشتیهای بخار به سانفرانسیسکو در سال ۱۸۴۹ در دوره طوفان طلایی) گسترش داد. این فعالیتها و ذهن تجاری او در عرصه کشتی و قایق باعث شد لقب کومودور، به معنای ناخدا و فرمانده نیروی دریایی، را به او بدهند.
نیویورک شهری است که رنگ خواب را به خود نمیبیند و مسافران، گردشگران، تجار و ساکنان همانند بازیکنان پر جنب و حوش این صحنه، دائما در حال رفت و آمدند. اینجاست که به خوبی میتوان دید گرند سنترال تا چه اندازه به امور رفت و آمد نیویورک کمک کرده است. البته در ابتدا هدف اصلی گرند سنترال سفرهای راه دور بود و دوران پس از جنگ باعث کاهش قطارهای بین شهری شده بود هرچند که این ترمینال بعدها توانست این دوره را با موفقیت پشت سر گذاشته و به مرکز مسافربری منطقه ای تبدیل شود.
یکی از رسوم جالبی که در گرند سنترال اتفاق میافتاد پهن کردن فرش قرمز بود. هر روز بعدازظهر تعدادی از کارکنان گرند سنترال با پهن کردن فرش قرمز به استقبال مسافران قطار 20th Century Limited می رفتند که در آن دوران (بین سال های ۱۹۰۲ تا ۱۹۶۷) گل سرسبد و الماس انگشتری راه آهن مرکزی نیویورک بود. در دهه ۱۹۰۰ سفر با قطار تنها یک جابهجایی معمولی بین شهری نبود بلکه اتفاقی هیجانانگیز و لوکسی بود که هنوز برای بسیاری تازگی داشت. در این دوره، برخی از کارکنان داخل ترمینال با کلاههای قرمز رنگی مشخص شده بودند که وظیفه حمل چمدان را بر عهده داشتند، ترولی (چرخ دستی های حمل غذا) داخل قطار بین واگنها برده میشد و انواع غذاهای لاکچری را سرو میکرد و مسافرانی که از مبدا گرند سنترال قرار بود مسافتهای طولانی را طی کنند با انواع امکانات و خدمات مختلفی مواجه میشدند که راحتی و استایل شیک سفرشان را حفظ میکرد.
سالهای ۱۹۵۰ سالهای بیکاری گرند سنترال بود! در این دوره سفرهای هوایی و خرید بلیط هواپیما کم کم رایج شده بود و مسافران از خودروها و یا هواپیماها برای سفر استفاده می کردند و تقاضاها برای سفر با قطارهای لوکس گرند سنترال کاهش یافت. در سال ۱۹۶۸ راه آهن مرکزی نیویورک و پنسیلوانیا ادغام شده و سفرها و مسیرهای طولانی از ایستگاه گرند سنترال به ایستگاه پن (پنسیلوانیا) منتقل شدند.
ترمینال سیتی
گرند سنترال چیزی فراتر از یک ایستگاه معمولی با چند قطار است. این ایستگاه قلب منطقهای با مجموعهای از فروشگاهها، برجهای اداری، هتلها و آپارتمانهایی است که با عنوان "ترمینال سیتی" شناخته و بر فراز تونلها، لولهها و گذرگاههایی ساخته شدهاند که گرند سنترال را به ساختمانهای زیادی متصل کرده و آنها را با گرمای حاصله از نیروگاه بخار و برق خود تامین میکند.
در گذشته کارآفرینان همیشه املاک و مستغلات واقعی را به فروش میرساندند اما نیویورک سنترال برای اولین بار ایده فروش "املاک غیرواقعی" را مطرح کرد؛ فضای خالیای که بالای گرند سنترال قرار داشت.
ویلیام ویلگوس، مهندس ارشد راه آهن، متوجه فرصت کم نظیری شد که از احداث خطوط راه آهن در زیر زمین به دست آمده بود. فضای بالای این خطوط را میشد به توسعهدهندگان اجاره داد. این اولین موردی در تاریخ است که به "حقوق هوایی" اشاره دارد. این ابتکار عمل و نوآوری نه تنها کمکی به هزینه های گرند سنترال کرد بلکه تاثیر زیادی در منطقه و ایجاد ساختمانهای جدید در قلب شلوغترین منطقه تجاری نیویورک داشت. همچنین این امکان را به گرند سنترال داد تا به جای اینکه با دفاتر مختلف ایستگاههای شهری محاصره شود توسط دفاتر گرانقیمت، هتلها، رستورانها، مغازهها و خانههای لوکسی احاطه شود که به لطف این ایستگاه دسترسی راحتی به نقاط مختلف شهری دارند. این ایستگاه الهامبخش گربادی از ساخت و سازهایی (از بناهای گریبار گرفته تا هتلهایی مانند بیلتمور) بود که در سالهای ۱۹۲۰ اتفاق افتادند. با اینکه دوره رکود اقتصادی آمریکا دوره توقف هر فعالیتی بود اما برای گرند سنترال پایان ماجرا نبود و توانست از این دوره نیز به سلامت عبور کند. پس از رکود اقتصادی، گرند سنترال جنگ جهانی دوم را نیز به چشم دید. دورهای که در آن سفرها کاهش یافت و آینده ترمینال را به هالهای از ابهام برد. پس از پشت سر گذاشتن این دو اتفاق بزرگ، دوره رشد و شکوفایی اقتصادی آغاز شد و بین سالهای ۱۹۵۲ تا ۱۹۷۹ ساختمانهای سبک هنرهای زیبا جای خود را به آسمانخراشهای شیشهای دادند. در سال ۱۹۵۴ گرند سنترال با مشکلات مالی فراوانی روبرو شد و به همین دلیل پیشنهاد تخریب این ترمینال و جایگزینی آن توسط ساختمانی ۸۰ طبقه مطرح شد. گرچه اداره راهآهن این پیشنهاد را رد کرد اما پروژه جدید ساختمان ۸۰ طبقه را در شمال ترمینال را آغاز کرد که باعث شد گرند سنترال را تا مدتی فراموش کرده و این ترمینال قربانی کمبود بودجه این پروژه شود و اموری مانند تعمیراتش به تاخیر بیافتد.
سالهای ۱۹۶۰ تا ۱۹۷۰ نیز دوره نسبتا سختی برای گرند سنترال بود چون افزایش آمار جرم و جنایت از یک سو و کاهش بودجه از سوی دیگر ضررهای بسیاری به ترمینال زد. اما خوشبختانه حامیان آن اطراف ترمینال تجمع کرده و برای پابرجا ماندن آن از طریق افزایش آگاهی عمومی جنگیدند که در نهایت به اداره حمل و نقل متروپولین کمک کرد تا برای حفظ گرند سنترال پول جمع کرده و آن را احیا کند. پس از این دوره گرند سنترال نه تنها یک ایستگاه بلکه به پاتوق مشترک نیویورکیها تبدیل شد که در آن علاوه بر سفر به دیگر نقاط این فرصت را پیدا میکردند تا استعدادهای خود مانند ساز زدن را نیز به نمایش بگذارند. جالب است بدانید در دورهای گرند سنترال مسابقات بوکس نیز برگزار میکرد.
بخش های مختلف ترمینال گرند سنترال
به طور کلی ساختمان گرند سنترال نیویورک به ۳ بخش تقسیم میشود. سالن اصلی، بالکن و بخش غذاخوری.
اگر به عکسها و فیلمهای گرند سنترال نگاه کنید درست در مرکز سالن اصلی ساعتی طلایی را خواهید دید که جواهر تاج گرند سنترال با ارزش ۲۰ میلیون دلار است و پاتوق تمام افرادیست که با یکدیگر در گرند سنترال قرار میگذارند. این ساعت طلایی در سقف بخش اطلاعات قرار داده شده تا مسافران از هر سمت ترمینال بتوانند به راحتی ساعت و بخش اطلاعات را پیدا کنند. جالب است بدانید داخل اتاقک اطلاعات، ستونی دایره شکل و طلایی رنگ قرار دارد که داخل آن پلههایی قرار گرفته که شما را به طبقه پایینی گرند سنترال خواهد برد. البته استفاده از این پله تنها برای کارکنان بخش اطلاعات امکانپذیر است.
به جز ساعت دیگر جاذبه دیدنی سالن اصلی گرند سنترال سقف یشمی و طلایی آن با طرحی مشابه سقف کلیساهای جامع است که بر اساس ستارگان و صورتهای فلکی طراحی شده اما برعکس! اشتباهی که معلوم نیست چرا و چگونه اتفاق افتاده و بحثهای فراوانی را ایجاد کرده بود اما بنیانگذار گرند سنترال ادعا کرد آسمان برعکس نه تنها اشتباه نبوده بلکه از قصد برعکس کشیده شده تا آسمان را از دیدگاهی الهی ببینید نه زمینی و انسانی.
نکته جالب دیگر در مورد سقف گرند سنترال تکه آجر کوچکی در کنار صورت فلکی سرطان و خرچنگ است. آجری نسبتا کثیف است و یادآور دوران اولیه گرند سنترال. شاید فکر کنید این کثیفی به خاطر دود قطارها و غیره ایجاد شده اما درواقع ۷۰ درصد این کثیفی را دود سیگار و سایر دخانیات ( در آن دوره سیگار کشیدن در گرند سنترال مجاز بود) ایجاد کرده است!
بخش گالری نجوا دیگر جاذبه گرند سنترال است که با کمی فاصله از رستوران و بار اویستر گرند سنترال قرار گرفته. تنها بخشی در ترمینال که می توانید به آرامی حرف زده و شنیده شوید! طاقهای کم ارتفاع این بخش با کاشیهای سبک گوستاوینو تزیین شدهاند و برای اینکه پی به راز آن ببرید باید با دوست و همراه خود به این بخش رفته، شما در یک گوشه و همراهتان در گوشه دیگر ایستاده و رازهای کوچک خود را بدون اینکه کس دیگری بشنود با یکدیگر رد و بدل کنید.
بخش دیگری که در گرند سنترال باید ببینید گرند سنترال مارکت است. مارکتی با انواع غذاها و مواد خوراکی که روزانه میزبان ۱۰ هزار بازدیدکننده و گردشگری است که بلیط هواپیما نیویورک خریده و میخواهند زیر و بم گرند سنترال را ببینند.
ساعت تیفانی و پل خیابان پارک اونیو قطعا شناختهشدهتر از دیگر بخشهای گرند سنترال است. در خیابان ۴۲ و پارک اونیو دومین ساعت مطرح گرند سنترال قرار گرفته که توسط مجسمههایی از خدایان اسطورهای یونانی احاطه شده است. مرکوری (الهه سرعت)، هرکول ( الهه قدرت) و مینروا (الهه دانش و خرد) سه الهه اطراف ساعت تیفانیاند که به عنوان نمادی از خصوصیات راهآهن گرند سنترال بر سردر آن قرار داده شدهاند. ساعت تیفانی موجود در گرند سنترال بزرگترین نمونه از شیشه تیفانی در جهان است و مجسمه۴۸ فوتی که از آن به عنوان مجسمه حمل و نقل یاد میشود، ۷ سال زمان برد تا ساخته شود. پل میدان پرشینگ که در مقابل گرند سنترال قرار گرفته با چراغهای ال ای دی روشن شده و همانند راهنمایی برای عابران پیادهاند تا مسیر خود را از خیابان ۴۲ به سمت ترمینال پیدا کنند. در این خیابان تاکسیهای خطی و فرودگاهی نیز قرار دارند که در صورت نیاز میتوانید از آنها استفاده کنید.
کافهبار کمپل از دیگر جاهای دیدنی گرند سنترال است که قبلا دفتر کمپل، یکی از سرمایهگذاران گرند سنترال، بوده و امروزه به عنوان کافهبار نوشیدنیها و آبمیوههای گوارایی را به مسافران و مهمانانش ارائه میدهد.
علاوه بر این جاهای دیدنی، گرند سنترال راز کوچکی دارد که کمتر کسی میداند. این ترمینال زمین تنیسی دارد که قبلا به عنوان گالری هنری، پیست اسکی و استودیو تلویزیونی از آن استفاده میشد. همچنین گرند سنترال رستورانها و فروشگاههای مختلفی دارد که بازدید از آنها خالی از لطف نخواهد بود.
معماری ترمینال گرند سنترال
گرچه ایستگاه راه آهن گرند سنترال سال ۱۸۷۱ باشکوه ترین ایستگاه راه آهن بود اما در قرن نوزدهم همانند اثر تاریخیای به نظر میرسید که ناگهان خود را میان خواستههای متفاوت قرن بیستم دیده و در تلاش است تا پاسخگوی این نیازها باشد ولی نمی تواند. تونل های ریلی این ایستگاه قدمتی ۳۰ ساله داشتند و دیگر نمی توانستند توانایی اداره ترافیک ریلیای که روز به روز بیشتر میشد را نداشتند. از طرف دیگر این ایستگاه قدیمی فاقد زیرساختهای لازم برای سیگنالینگ مدرن و ایجاد خطوط راه آهن برقی بود. برای سه شرکت سازنده ایستگاه راه آهن گرند سنترال نیز ۳ دفتر جداگانه وجود داشت که به قدیمی و شلوغ بودن ایستگاه اضافه کرده بود. در کنار همه اینها یک مشکل دیگر این بود که ایستگاه به هیچ وجه محیط اطراف خود را منعکس نمی کرد. در سال ۱۸۷۰ خیابان چهل و دوم همچنان دور از دسترس بود تا اینکه در سال ۱۹۱۰ این خیابان به قلب پر جنب و جوش نیویورک تبدیل شد.
طراحی و معماری جدید برای گرند سنترال در این دوره دیگر یک انتخاب نبود بلکه بایدی اساسی و ضروری برای هماهنگی با دنیای مدرن بود. پیدا کردن معماری مناسب نیز دیگر چالشی بود گرند سنترال با آن مواجه شد. اوایل دهه ۱۹۰۰ میلادی برگزاری مسابقات طراحی برای پروژه های بزرگ امری عادی شده بود و گرند سنترال نیز در سال ۱۹۰۳ از همین طریق به دنبال طراح و معمار بود. چهار شرکت مختلف برای طراحی گرند سنترال پا به میدان گذاشتند: مک کیم مید و واید، ساموئل هاکل، جی آر. رید و استِم، و دانیل بورنهام. از بین این شرکت کنندهها شرکت مهندسی و معماری رید و استِم برنده طراحی شد. این شرکت طرحی خلاق و جدید ارائه داد که شامل رمپهای مخصوص عابرین پیاده و جادههای رمپ مانند در بیرون از ساختمان اصلی بود که بخشهای شمالی و جنوبی را به پارک آونیو متصل میکرد.
گرچه این شرکت توانست برنده مسابقه طراحی شود اما طرح ارائه شده برای نمایش شکوه و عظمت گرند سنترال کافی نبود به همین دلیل شرکت راه آهن، شرکت معماری دیگری با نام وارن و وتمور را برای همکاری با شرکت برنده استخدام کرد. وارن و وتمور نمایی از سه طاق پیروزی را برای افزودن به طراحی پیشنهاد داد. این دو شرکت معماری تحت عنوان "معماران همکار" با یکدیگر همکاری کردند. با اینکه همکاری این دو شرکت طوفانی و پر آشوب بود اما نتیجه نهایی ترکیبی رضایت بخش از بهترین ایدههای هر دو را به نمایش گذاشت. یکی از جلوه های گرند سنترال فضاهای وسیع و باشکوهی است که دقت معماران را به ظریف کاریها و جزییترین طراحی ها نشان می دهد. معماران برای این کار هنرمند پاریسی سیلویان سالیغیز را به عنوان همکار دعوت کردند و ساخت منبتکاریهای برنزی و سنگی، کتیبههای تزیینی، طراحی شکوفهها، بلوط و برگهای بلوط که نماد خاندان واندربیلت بود را بر عهده او گذاشتند.
بلوطهای حکاکی شده زینت بخش لوسترهای اتاق انتظار اصلی شدهاند. معماران از سنگهای مرمر تنسی برای ساختن کف، سنگهای بوتیسینو برای آراستن دیوارها و از سنگهای کائن برای دیوارها استفاده کردند. سقفهای طاقدار ترمینال با طرحی از ضربدری از کاشی های مدل گوستاوینو (مشابه این طرح در ایستگاه سیتی هال و کلیسای جامع سنت جان الهی استفاده شده است) تزیین شده اند. در نمای خارجی مجسمههای عظیمی از خورشید، هرکول و مینروا بر فراز طاق خیابان چهل و دوم قرار گرفته اند.
هزینه و زمان پیشنهادی بازدید از ترمینال گرند سنترال نیویورک چه قدراست؟
گرند سنترال بخشهای مختلفی دارد که بازدید از هرکدام نیازمند زمان مناسبی است اما در کل بین ۱ تا ۲ ساعت زمان برای بازدید سریع از بخشهای مختلف ترمینال گرند سنترال کافی خواهد بود. برای بازدید از خود گرند سنترال نیازی به پرداخت ورودیه ندارید اما برای تهیه بلیط و استفاده از خدمات آن باید هزینههای مشخصی را صرف کنید.
فصل مناسب برای بازدید از ترمینال گرند سنترال نیویورک چه زمانی است؟
نیویورک شهر شلوغی است که خواب به چشم ندارد و در دل این شلوغی ترمینالی پرجنب و جوش قرار گرفته. نمیتوان گفت گرند سنترال ایامی از سال را به بیکاری میگذارند چون بخش زیادی از رفت و آمدها به نیویورک برعهده این ترمینال است. بنابراین میتوانید در هر فصلی از سال که تمایل داشتید بلیط هواپیما خریده و به نیویورک سفر کنید.
چگونه به ترمینال گرند سنترال نیویورک برویم؟
به عنوان یکی از شلوغترین ترمینالهای دنیا مسیرهای مختلفی از نیویورک شما را به سمت گرند ترمینال هدایت خواهند کرد و میتوانید از وسایل حمل و نقل عمومی مانند تاکسیها و اتوبوسهای برای رسیدن به آن استفاده کنید.
در نزدیکی ترمینال گرند سنترال نیویورک ازچه جاهای دیدنی دیگری می توان بازدید کرد؟
مرکز راکفلر: ۱.۲ کیلومتر
میدان تایم اسکوئر نیویورک: ۱.۴ کیلومتر
موزه مادام توساد نیویورک: ۱.۸ کیلومتر
ساختمان امپایر استیت: ۱.۹ کیلومتر
خانه وحشت بین: ۲.۹ کیلومتر
دفتر مرکزی سازمان ملل: ۴.۶ کیلومتر
چه هتل هایی درنزدیکی ترمینال گرند سنترال نیویورک برای اقامت وجود دارد؟
هتل رادیسون میدتاون- خیابان پنجم نیویورک: ۱.۱ کیلومتر
هتل کورت یارد بای ماریوت نیویورک منهتن/ خیابان پنجم: ۱.۳ کیلومتر
هتل وست گیت نیویورک گرند سنترال: ۱.۵ کیلومتر
هتل میلینیوم هیلتون نیویورک وان یو ان پلازا: ۱.۵ کیلومتر
هتل هیلتون گاردن این نیویورک/ خیابان میدتاون پارک اونیو: ۱.۶ کیلومتر
هتل وین گیت بای ویندهام نیویورک/ میدتاون شرقی خیابان پنجم نیویورک: ۱.۶ کیلومتر
چه رستوران ها وغذاخوری هایی نزدیک به ترمینال گرند سنترال نیویورک هستند؟
رستوران خانه استیک مورتون: ۰.۷ کیلومتر
رستوران ایتالیایی آلورا: ۱ کیلومتر
رستوران جامائیکایی فیابون: ۱.۱ کیلومتر
رستوران کاپیتال گریل: ۱.۲ کیلومتر
رستوران آمریکایی اسمیت: ۱.۴ کیلومتر
رستوران آسیایی واگاماما: ۱.۷ کیلومتر
فیلتر نظرات کاربران
امتیاز کاربران
0
عالی
0
خوب
0
متوسط
0
بد
0
خیلی بد
زمان سفر
نوع سفر
نظرات